فرزند من

آداب و آفات تربیت دینی فرزند

فرزند من

آداب و آفات تربیت دینی فرزند

۲۹ آذر ۹۲ ، ۰۷:۴۴

قصه "طعام دهنده پرندگان"

هنوز ساعاتی به غروب خورشید مانده است . پیرمرد بر چوب دستی اش تکیه می دهد و آرام آرام از کوه بالا میرود .هرچند گام که برمی دارد ، می ایستد و سفره ی کوچکی که بر سر چوب دستی اش بسته است را محکم می کند . این بار اول نیست که از این کوه بالا می رود . در ماه رمضان ، بارها از همین کوه بالا رفته است و در غار حرا به عبادت خداوند مشغول شده است

پیرمرد با خود می اندیشد که ای کاش ، دیگر مردم مکه نیز ، به دین ابراهیمِ خلیل و فرزندش اسماعیل ، ایمان می آوردند و به جای پرستش بت های چوبی و سنگی ، شیرینی پرستش خداوند را می چشیدند .

ساعتی نمی گذرد که بر بالای کوه می رسد . زیر آفتاب سوزان مکه ، نسیمی روح نواز ، به صورتش می خورد . نگاهی به آسمان می اندازد . با دیدن پرندگان ، لبخندی می زند . در حالی که نجوایی زیر لب دارد ، دانه های عرق را از پیشانی اش پاک می کند و بر زمین می نشیند .

آرام ، سفره ی باقی مانده های غذا را بر زمین پهن می کند و خود دور از سفره در کناری می نشیند .
پیرمرد ، نگاه دیگری به آسمان می اندازد و زیر لب مشغول ذکر خداوند می شود .

پرنده ها که گویی ، سفره آشنایی دیده باشند ، بال می زنند و پس از این که چند دور در آسمان می زنند ، آرام پایین می آیند و یکی یکی کنار سفره جمع می شوند . با شتاب به باقی مانده غذاهای سفره نوک می زنند . پیرمرد ، مشغول تماشای نوک زدن و غذا خوردن پرندگان می شود . با مهربانی می گوید ، بخورید ، مخلوقات خوب خدا ، بخورید شما نیز از سفره ی غذای ما سهمی دارید . این ها هم سهم شماست ، بخورید خدا مهربان است ، ما چرا با آفریده هایش ، مهربان نباشیم .

پیرمرد از جایش بلند می شود باقی غذا ها را روی زمین می ریزد و سفره را جمع می کند با خود می گوید : این هم سهم حیوانات وحشی.

پیرمرد بر چوب دستی اش تکیه می دهد و دوباره ، آرام آرام از کوه پایین می آید . کودکی که «محمد» صدایش میکنند ، به استقبالش می شتابد . دست کودک را می گیرد و در حالی که با مهربانی با او سخن می گوید ، به خانه می رود .

این کار پیرمرد ، برای مردم قبیله ی قریش تازگی ندارد . به همین دلیل است که ، عبدالمطلب ، بین مردم به مرد بخشنده و طعام دهنده ی پرندگان مشهور شده است .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۲۹
مادر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">