فرزند من

آداب و آفات تربیت دینی فرزند

فرزند من

آداب و آفات تربیت دینی فرزند

آداب داستان‌سرایی برای کودکان

تطابق فطرت با قصه:

گرایش انسان به داستان‌ها و علاقه به کشف حقایق در آنها، امری کاملاً فطری است. خداوند بزرگ نیز از همین امر فطری استفاده کرده و قرآن را بر پایه‌ی داستان بنا نموده است.

داستان 25 پیامبر در قرآن و داستان‌های دیگری از احوال بشر که مربوط به انبیاء نیست، همه و همه یک وسیله‌ی عمومی‌است که قرآن برای هدایت انسان‌ها به کار برده است:

لقد کان فی قصصهم عبرةً لاولی الالباب (یوسف-11)

همانا در حکایت آنان، برای صاحبان عقل، عبرت کامل خواهد بود.

برخلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم، داستان مجموعه‌ای از وقایع خیالی و غیره واقعی نیست. بطوریکه قرآن تمام واقعیت‌ها و تواریخ بشر را به صورت داستان بیان فرموده و آن را مایه‌ی پند و عبرت مردم و وسیله‌ای برای یافتن حق و اطمینان قلب آنها معرفی نموده است.

قصه‌ها نیز مانند فیلم‌ها، موسیقی‌ها، عکس‌ها و... از یکسو می‌توانند نردبان انسان به سمت ابدیت بوده و فطرت‌ها را بارور کنند و از سوی دیگر می‌توانند با آثار مخرب و تباه‌کننده‌ی خود، انسان را به قعر جهنم سوق دهند، و این در گرو سلامت یا فساد افکاری است که قصه را به عنوان ابزار به استخدام خود در آورده‌اند.

آثار مثبت قصه گوئی

1- جذابیت و تنوع قصه‌ها، نوعی سرگرمی‌برای انسان محسوب می‌شود.

2- داستان وسیله‌ای است برای آموزش (اصول عقاید، علوم مختلف،...)

3- شکل دادن به روح مخاطب یا پرورش اخلاق صحیح در او با روایت داستان‌هایی که فضایل اخلاقی را بسیار پررنگ‌تر به تصویر می‌کشند.

4- تقویت قوه‌ی خیال و یا افزایش خلاقیت مخاطب

نکاتی برای انتخاب داستان برای کودکان

1- داستان باید خالی از اوهام (غول، شبه و...) امور غیر واقعی (تأثیر شانس در زندگی و...) و مسائل خرافی (نحس بودن عدد 13 و...) باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۰۷:۵۶
مادر

سپیده زد، سپیده 
وقت سحر رسیده 
خاموش شده ستاره 
صبح اومده دوباره 

***
خروس پر طلایی 
با پاهای حنایی 

قوقولی قوقو میخونه 
تو کوچه و تو خونه 
اذان میگن دوباره 
از مسجد و مناره 
***
بابام پامیشه از خواب 
میره لب حوض آب 
می شوید او دست و رو
با آب میگیره وضو 
تمیز و پاکیزه باز 
میاد سر جا نماز 
***
من هم کنار بابا 
نماز می خوانم حالا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۲ ، ۰۶:۰۲
مادر

پدر بزرگ خوبم
همیشه مهربونه
وقتی که پیشم باشه
برام کتاب می خونه

مادر بزرگ نازم
خیلی برام عزیزه
هرچی غذا می پزه
خوشمزه و لذیذه

وقتی با اونها باشم
غصه و غم ندارم
دنیا برام قشنگه
هیچ چیزی کم ندارم.

"شاعر : جواد محقّق"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۰۶:۳۴
مادر

قصه "تنهایی پیامبر"

خشک سالی و قحطی شهر مدینه را فرا گرفته بود . احتیاجات اولیه ی مردم چنان گران و نایاب شده بود که مردم ، روزگار را به سختی می گذراندند . تنها هنگامی که قافله ای تجارتی به مدینه می آمد ، مردم از ته دل خوشحال می شدند . صدای طبل شادی و هلهله ی مردم بر می خاست ، مردم سراسیمه به قافله نزدیک می شدند و احتیاجات خود را ارزان تر از همیشه می خریدند .
ظهر جمعه بود . مردم مدینه که با شنیدن سخنان پیامبر ، به آرامش و نشاط قلبی دست می یافتند در مسجد مدینه جمع شده بودند . پیامبر مشغول خواندن خطبه های نماز جمعه بود و مردم به آرامی به سخنان پیامبر دل سپرده بودند . در این هنگام ، ناگهان صدای هلهله از بیرون برخاست و صدای طبل شادی شنیده شد .

لحظه ای نگذشته بود که خبر به نمازگزاران مسجد رسید که کاروانی بزرگ از شام به مدینه رسیده و با خود مواد غذایی آورده است .
این خبر، صف های نماز جماعت را به هم ریخت . نمازگزاران مسجد که هفته های سختی را گذرانده بودند ، بی اختیار به پا خاستند و به سرعت به سوی قافله حرکت کردند .

پیامبر هم چنان بر پای ایستاده بود که آیه ای نازل شد :

-هنگامی که تجارت یا سرگرمی ببینند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند بگو آن چه نزد خداست ، بهتر از سرگرمی و تجارت است و خداوند بهترین روزی دهندگان است .

پس از مدتی ، مسجد از همهمه ای که ایجاد شده بود نجات یافت . سکوت سنگینی بر مسجد نشست . پیامبر به صف های نماز که بسیار خلوت شده بود ، چشم دوخت . تنها تعدادی از نمازگزاران که بعضی از آنها از شرمندگی سر به زیر انداخته بودند ، از جای خود تکان نخوردند . یکی از آن ها با چهرهای اشک آلود به پیامبر خیره شده بود و از این که مردم چنین برخوردی کرده بودند ، اندوهناک بود .

پیامبر با آرامشی خاص گفت

-سوگند به خدایی که جانم در دست اوست اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتید و کسی در مسجد نمی ماند ، از آسمان بر سر آن ها سنگ می بارید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۲
مادر

قصه "عزیزان پیامبر"

روزی حضرت رسول خدا(ص) بر منبر ، خطبه می خواندند . همین موقع امام حسن و امام حسین (ع) که در آن زمان خردسال بودند ، دوان دوان از راه رسیدند .آنها پیراهن های رنگی پوشیده بودند . همانطور که راه می رفتند پایشان به لبۀ حصیر گیر کرد ونزدیک بود که بیفتند . پیغمبر از منبر پایین آمدند . هردو را بغل کردند و همراه خود بر منبر بردند و بر پای خود نشاندند . پس از آن فرمودند : حسن و حسین دو فرزند عزیز من هستند . هرکس آن ها را دوست داشته باشد . مرا دوست دارد و هرکس با آن ها دشمنی کند ، با من دشمنی کرده است .

حضرت محمد (ص) حسن و حسین را همیشه بر دوش خود می نشاندند و به عادت آن روز ، شعر می خواندند و بچه ها را بازی می دادند .

مثلاً امام حسن(ع) را بر روی سینۀ شان می نشانیدند و می فرمودند : کمی بالاتر ، کمی بالاتر ، به قدر به چشم پشه بیا بالاتر .
و بعد دعا می کردند : خدایا من حسن را دوست دارم ، هرکس دوستش دارد ، تو نیز او را دوست بدار ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۲ ، ۱۲:۴۹
مادر

نکاتی از امام عشق:


بچه‌ى شما در آغوش شما، در مدرسه‌ى شما، در کتابخانه‌ى کانون و جلوِ روى شماست و شما براى او فکرهایى، آینده‌اى و امیدوارى‌اى دارید. ناگهان مشاهده مى‌کنید دسترسى یک نفر که حداقل بیگانه است شما با این بچه خویشاوندید، شما معلّمش، پدرش، یا مربّیش هستید؛ لیکن او بیگانه و بى‌علاقه به سرنوشت این بچه است به این بچه، از راه همین کالاهاى فرهنگىِ متداول و رسانه‌هاى گوناگون خبرى و فرهنگى، بیشتر از شماست! این، جاى نگرانى است و امروز این وجود دارد؛ چه من و شما بخواهیم، چه نخواهیم!

نتیجه چیست؟ این است که ما باید گردشِ کار را تُندتر کنیم. ما باید بیشتر تلاش کنیم و مى‌توانیم. من اعتقاد دارم ما مى‌توانیم بهتر، عینى‌تر، دقیقتر و سریعتر کار کنیم و نگذاریم. ما جوانان خودمان را تربیت کنیم.

سعى کنید بچه‌ها را با ایمان کنید؛ ایمان به خدا، ایمان به حقیقتِ مطلق و ایمان به اسلام. اگر این بچه‌ها باایمان پرورش پیدا کردند و شما توانستید بذر ایمان را در دلشان بکارید، در آینده مى‌شود از آنها هر شخصیت عظیمى ساخت و براى هر کارى مناسبند.

 دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان 23/2/1377


ما در درجه‌ى اول باید به ساختن و پرداختن شکل روحى کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانى این کودک را از آغاز کودکى شکل بدهیم و خلقیاتى را در آن به وجود بیاوریم، این براى همیشه به درد خواهد خورد. عوارضى وجود دارد، معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما اگر چنانچه شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض کمتر خواهد بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.

 در دیدار معلمان و اساتید دانشگاه‌ های خراسان شمالى 20/7/1391‌


این نوجوان ممکن است فردا کسى مثل امام بزرگوار ما بشود، ممکن است یک مصلح اجتماعى بشود، ممکن است یک دانشمند برجسته بشود، ممکن است یک انسان صالح و والا بشود. همه‌ى این استعدادها در مجموعه‌ى نوجوانان و کودکانى که در اختیار معلم قرار میگیرند، وجود دارد. ما میخواهیم این استعداد را به فعلیت برسانیم؛ ببینید چقدر این کار مهم است. بیشتر خطابم به عامه‌ى مردم ماست، به قشرهاى مختلف جامعه‌ى ماست

13/2/1391

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۰۵:۳۴
مادر

رفتارهای بیش از حد پرخاشگرانه

 

رفتارهای بیش از حد پرخاشگرانه رفتارهایی هستند که می توانید به فرزندتان، خود شما و

 یا افراد دیگر صدمه بزنید.

 

رفتار بیش از حد پرخاشگرانه شامل اینها می شود :

 

 صدمه فیزیکی به دیگران زدن، استفاده از توانایی فیزیکی، قد و یا ساخت فیزیکی برای

 غالب شدن به دیگران و یا آزار دادن آنها ؛

 اذیت کردن خواهران و برادران، هم کلاسی ها، و/یا خود شما – منجمله استفاده از

 شماتت، تهدید و ارعاب دیگران برای دیگران برای اینکه از او حساب ببرند ؛

 پخش شایعات صدمه زننده درباره دیگران ؛

 به عمد یک حیوان زنده کوچک یا حیوان اهلی را کشتن و مُثله  کردن ؛

 دزدیدن و یا تخریب اموال عمومی ؛

 صدمه زدن به خود از طریق زخمی کردن خود، خود آزاری و یا مبادرت به خودکشی ؛

 سوء استفاده جنسی از کودک دیگری.

 

 

در این شرایط جدی، و یا وقتی که رفتار پرخاشگرانه رایج برایتان بیش از حد غیر قابل تحمل

 می شود، شما باید سعی کنید در اسرع وقت کمک بیابید نه فقط از طرف دوستان و

 خانواده تان بلکه همینطور از طرف محیط اجتماعی پیرامون تان. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۲ ، ۰۶:۳۰
مادر

رفتار غیر قابل قبول

 

" پرخاشگری" چیست ؟


اگر رفتاری که متوجه شماست حس پرخاشگری درخود دارد، در آنصورت آن پرخاشگری

 است.

سن کودک را مد نظر داشته یاشید : وقتی که یک کودک دو ساله به طرف شما می دود و

 جیق می زند این رفتار با وقتی که با یک پسر نوجوان به طرف شما می دود و فریاد می زند

 فرق می کند.

وقتی که این رفتار متوجه شماست و احساس می کنید که بیش از حد است، در آنصورت

 می توانید بگویید که این رفتار غیر قابل قبول است.

 

تشخیص اینکه چه رفتاری غیر قابل قبول است

 

شما می توانید سعی کنید و یک چیزهایی را خودتان تغییر دهید و ممکن است در این رابطه

 فکر کنید که صحبت با دوستان و خانواده مفید است.

 

رفتار پرخاشگرانه رایج :

 

• فحاشی به شما، یا به خواهر و برادر، یا فریاد و جیق زدن ؛

• به کسی عنوان زشت دادن و یا او را تحقیر کردن ؛

• زور فیزیکی علیه دیگران بکار بردن : بعنوان مثال، هل دادن، تنه زدن، با آرنج به کسی زدن یا

 به کسی پشت پا دادن ؛

• تهدید به استفاده از زور فیزیکی ؛

• نادیده گرفتن شما و یا با سکوت به شما برخورد کردن ؛

• کسی را نسبت به موضوع حساسی اذیت کردن – یک خصوصیت فیزیکی و یا موضوع

 خانوادگی ؛ یا

• به حریم خصوصی کسی تعرض کردن – سر زده به اتاق کسی رفتن، دفتر خاطرات کسی

 را خواندن و یا به عمد بیش از حد به کسی نزدیک ایستادن.

 

 

هر چند این گونه رفتار بسیار رایج هستند، ولی اگر احساس کردید که وضعیت برایتان بیش از

 آنی غیر قابل تحمل شده است که بتوانید از پس آن برآیید در آنصورت باید سعی کنید کمک

 کسی را جویا شوید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۰۶:۳۰
مادر

تغییرات در رفتار

وقتی که رفتار فرزندتان دشوار می شود، از خود بپرسید :

• چه چیزی اکنون متفاوت است و یا در حال تغییر در زندگی فرزندم است ؟

• چه احساساتی ممکن است باعث این رفتار دشوار شده باشند ؟

 

فرزندتان ممکن است با تغییرات یا دوره های انتقالی در زندگی شان مواجه شوند که برای آنها پراضطراب باشد،

 بعنوان مثال :

تغییر مدرسه ؛

از دست دادن دوستی با کسی ؛ یا

تغییراتی که در وضعیت فیزیکی خود آنها با رشدشان رخ می دهد.

 

 

تجارب ناراحت کننده دیگر می تواند شامل اینها باشد :

 

• تغییرات زیاد و همزمان در روال عادی زندگی شان ؛

• فقدان عاطفی، بعنوان مثال وقتی یکی از اولیاء یا کسانی که از او مراقبت می کرده است فوت کرده یا او را ترک

 کرده است ؛

• مشکلات مدرسه، بعنوان مثال اذیت شدن، یا دشواری در یاد گرفتن و فشار از طرف هم کلاسی ها ؛

• آزار فیزیکی، عاطفی و جنسی و یا این نوع آزارها را شاهد بودن ؛

• استعمال مواد مخدر و مشروب. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
مادر

"یادداشت های گم شده"

پس کجاست ؟

چند بار

خرت و پرت های کیف باد کرده را

                                        زیر و رو کنم :

پوشهء مدارک اداری و گزارش اضافه کار و کسر کار

کارت های اعتبار

کارت های دعوت عروسی و عزا

قبض های آب و برق و غیره و کذا

برگهء حقوق و بیمه و جریمه و مساعده

رونوشت بخشنامه های طبق قاعده

نامه های رسمی و تعارفی

نامه های مستقیم و محرمانهء معرفی

برگهء رسید قسط های وام

فسط های تا همیشه ناتمام ...

پس کجاست ؟

چند بار

جیب های پاره پوره را

                                    پشت و رو کنم :

چند تا بلیط تا شده

چند اسکناس کهنه و مچاله

                                   چند سکهء سیاه

صورت خرید خواروبار

صورت خرید جنس های خانگی ...

پس کجاست ؟

یادداشت های درد جاودانگی ؟

                                                                          مرداد٧٦

* زنده یاد قیصر امین پور*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۰۶:۳۰
مادر