فرزند من

آداب و آفات تربیت دینی فرزند

فرزند من

آداب و آفات تربیت دینی فرزند

۱۰۶ مطلب توسط «مادر» ثبت شده است

نقاشی کودکان

نقاشی زبان کودک است. کودکان بر خلاف بزرگسالان هستند. آنها از طریق نقاشی کشیدن، قصه گویی، بازی کردن و ... شناخته می شوند.

نقاشی به ما کمک می کند تا به دنیای درونی و روح کودک پی ببریم، بدانیم چه نیازهایی دارد، آیا کودک ناسازگار یا بیمار است ؟ در بزرگسالی می خواهد چه کاره شود و ... در این مقاله مفاهیم نقاشی کودکان را به صورت کاملاً خلاصه شده، تقدیمتان کنیم. مفهوم خورشید، ماه، آسمان، زمین، اتومبیل و حیوانات را در این در این مقاله با هم بررسی می کنیم، لطفاً توجه داشته باشید که شما به کودک، موضوع نقاشی نمی دهید و خودش آزادانه نقاشی می کند.( به ادامه مطلب توجه نمایید)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۱:۰۶
مادر
نا هنجاری های رفتاری کودکان


درک توقعاتی که از شما بعنوان اولیاء وجود دارد

تربیت کودک برای هر فرد تحت هر شرایطی آسان نیست.

کمبود وقت و توان، امکانات مالی، می تواند باعث شود که در بسیاری مواقع احساس کنید قدری تحت فشار و دلواپس هستید. ولی اگر علاوه بر این مشکلات، فرزندتان هم از ناهنجاری های رفتاری رنج ببرد، این وضعیت شما را دشوارتر می کند.

وقتی چنین وضعیتی پیش آید اساس خانواده تان ممکن است تضعیف شده و آتیه فرزندتان با خطر مواجه شود.

اگر شما در خود اعتماد به نفس کافی بعنوان پدر یا مادر احساس نمی کنید .... (به ادامه مطلب توجه نمایید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۲
مادر

پاشو پاشو کوچولو


پاشو پاشو کوچولو .................... از پنجره نگاه کن

با چشمای قشنگت .................... به منظره نگاه کن

اون بالا بالا خورشید .................... تابیده در آسمان

یک رشته کوه پایین تر .................... پایین ترش درختان

نگاه کن اون دور دورا .................... کبوتری می پرد

انگار برای بلبل .................... ازگل خبر می برد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۸:۴۰
مادر

آفتاب اومده


صبح شده آفتاب اومده .................... من تازه از خواب پا شدم

وای جواب مامان جونو .................... ای خدا چی بدم

اول جامو جمع می کنم .................... بعد چایی رو دم می کنم

حاضر می شم برای ورزش .................... ورزشهای ساده و نرمش

با صابون خوشبو، می شورم دست و رو .................... صورتم می شه از پاکی چو گلها

مامانم واسه من یه چایی می ریزن .................... بوسم هم میکنن، میگن : بفرما

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۸:۰۱
مادر

قسمت اول : چهارده معصوم علیهم السلام چهارده دریای نور

(2) نوبت را رعایت کنید! 

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در حال استراحت بود، فرزندشان امام حسن علیه السلام آب خواست، حضرت نیز قدری شیر دوشید و کاسه شیر را به دست وی داد، در این حال، حسین علیه السلام از جای خود بلند شد تا شیر را بگیرد، اما رسول خدا صلی الله علیه و آله شیر را به حسن علیه السلام داد. حضرت فاطمه علیهاالسلام که این منظره را تماشا می کرد عرض کرد : _ یا رسول الله ! گویا حسن را بیشتر دوست داری ؟ پاسخ دادند : چنین نیست، علت دفاع من از حسن علیه السلام حق تقدم اوست، زیرا زودتر آب خواسته بود. باید نوبت را مراعات نمود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۷:۳۲
مادر

قسمت اول : چهارده معصوم علیهم السلام چهارده دریای نور

(1) لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله

روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه می کرد، تبسمی نمود. شخصی به حضرت گفت :

یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود ؟

رسول خدا فرمود :

_ آری ! به آسمان نگاه می کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می شد، بنویسند; ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود.

فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند :

ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم، ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.

خداوند به آن فرشتگان فرمود : تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او در هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، می نوشتید، بنویسید. برمن است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۷:۱۸
مادر
مقدمه

داستانهای بحارالانوار را در واقع باید جز خواندنی ترین و آموزنده ترین بخش های کتاب ارزشمند و معتبر بحارالنوار علامه بزرگوار بزرگوار مجلسی قلمداد نمود. محتوای معنوی و علمی کتاب به راستی تداعی گر معنای عمیق نام آن ((دریاهای نور)) است.

علامه فقید محمدباقر مجلسی در تاریخ هزار و سی و هفت هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود و پس از هفتاد و سه سال خدمت به اسلام و عالم تشیع و گردآوری بزرگترین مجموعه روایی شیعی، به دیدار حق شتافت و در اصفهان جنب مسجد عتیق به خاک سپرده شد. مرقد ایشان اکنون مورد توجه و عنایت دوستداران و شیفتگان آن عالم ربانی است.

علامه مجلسی جامع علوم اسلامی بود و در تفسیر، حدیث، فقه، اصول تاریخ، رجال و درایه سرآمد روزگار خویش محسوب می گشت.

در کتاب بحالانوار، روش مرحوم علامه آن بوده که  تمام احادیث و روایات را با نظم و ترتیب مشخصی گردآوری نموده و در این راه از مساعدت و یاری گروه زیادی از شاگردان و علمای عصر خود بهره مند بوده اند. موضوع اصلی کتاب، حدیث و تاریخ زندگانی پیامبران و ائمه معصومین علیهم السلام است و در تفسیر و شرح و روایات از مصادر متنوع و گسترده فقهی، تفسیری، کلامی، تاریخی و اخلاقی ... بهره گرفته شده است.

کتاب بحارالانوار تاکنون بارها به زیور طبع آراسته گردیده، اما مأخذ ما در این مجموعه، بحار چاپ تهران بوده که اخیراً در صد و ده جلد به چاپ رسیده است.

داستانهای این مجموعه در سه بخش تدوین شده است :

بخش نخست به داستانها و روایت های مربوط به چهارده معصوم علیهم السلام اختصاص دارد.

بخش دوم با عنوان معاصرین چهارده معصوم علیهم السلام نکته ها و گفته ها می باشد.

پیامبران علیهم السلام و امتهای گذشته نیز عنوان بخش سوم کتاب را تشکیل می دهد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۶:۵۳
مادر

رسوای دل


همچو نی می نالم از سودای دل 

آتشی در سینه دارم جای دل


 من که با هر داغ پیدا ساختم

 سوختم از داغ ناپیدای دل


 همچو موجم یک نفس آرام نیست

 بس که طوفانزا بود دریای دل


 دل اگر از من گریزد، وای من 

غم اگر از دل گریزد، وای من


 ما زِ رسوایی بلند آوازه ایم 

نامور شد، هر که شد رسوای دل


 خانه ی مور است و منزلگاه بوم

 آسمان با همت والای دل


 گنج منعم خرمن سیم و زر است

 گنج عاشق گوهر یکتای دل 


در میان اشک نومیدی، ((رهی)) 

خندم از امیدواری های دل.

*رهی معیری*


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۴:۳۷
مادر
دل

نشد یک لحظه از یادت جدا دل

زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل


ز دستش یک دم آسایش ندارم

نمی دانم چه باید کرد با دل


هزاران بار منعش کردم از عشق

مگر برگشت از راه خطا دل ؟


به چشمانت مرا دل مبتلا کرد

فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل


از این دل داد من بستان خدایا

ز دستش تا به کی گویم خدا دل


درون سینه آهی هم ندارد

ستمکش دل، پریشان دل، گدا دل


به تاری گردنش را بسته زلفت

فقیر و عاجز و بی دست و پا دل


بشد خاک و ز کویت بر نخیزد

زهی ثابت قدم دل باوفا دل.


*اقبال لاهوتی*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۴:۲۶
مادر
بند باز


تکیه داده ام

                        به باد

با عصای استوایی ام

روی ریسمان آسمان

                          ایستاده ام

بر لب دو پرتگاه ناگهان

                       ناگهانی از صدا

                       ناگهانی از سکوت

زیر پای من

                 دهانِ درهء سقوط

                                         بازمانده است

ناگزیر

با صدایی از سکوت

تا همیشه

                     روی برزخ دو پرتگاه

                                           راه می روم

سرنوشت من سرودن است


*زنده یاد قیصر امین پور*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۳
مادر